کد مطلب:33982 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:134

مصادر نهج البلاغه











.

دستیابی به تمام مصادر كه شریف رضی در گرد آوری نهج البلاغه از آنها بهره برده، امری ناممكن است، زیرا بیشترین آن مصادر بر اثر حوادث روزگار از بین رفته و نابود شده است و ما امروز جز نامی از آنها در كتب فهرست و رجال از قبیل فهرست ابن ندیم، فهرست نجاشی، فهرست طوسی، معجم الادبای یاقوت حموی، كشف الظنون حاجی خلیفه و ذریعه ی آقابزرگ تهرانی چیزی در دست نداریم.

اگر در آن زمان در اختیار شریف رضی چیزی جز كتابخانه ی برادرش علم الهدی معروف به كتابخانه یدارالعلم نبود، همین كتابخانه برای گردآوری نهج البلاغه كفایت می كرد، زیرا گفته اند كه در آن متجاوز از هشتاد هزار جلد كتاب بوده است.[2] البته علاوه بر آن، در روزگار سید رضی كتابخانه های عمومی برجسته و بی نظیری وجود داشته است كه شریف رضی براحتی می توانست از آنها در گردآوری كلمات امیرمومنان (ع) بهره گیرد. از جمله كتابخانه ی «بیت الحكمه» كه «ابونصر شاپور بن اردشیر» وزیر «بهاء الدوله دیلمی» در سال 381 هجری آن را تاسیس كرده بود و این كتابخانه در محله ی «كرخ» قرار داشت. «شاپور بن اردشیر» كتابهای ارزشمند و نفیسی كه در ایران و عراق پراكنده بود، در این كتابخانه جمع كرد و فرمان داد از روی تالیفات اهل هند و چین و روم استنساخ كنند تا اینكه بیش از ده هزار كتاب ارزشمند و نفیس كه بیشتر آنها به خط مولفان اصلی بود، در آن كتابخانه گرد آورد.[3] این كتابخانه از غنی ترین كتابخانه ها در پایتخت عباسیان شمرده می شده است. «یاقوت حموی» درباره ی این كتابخانه می نویسد: «در جهان بهتر از كتابهای این كتابخانه وجود نداشته و تمام آن كتابها به خط عالمان معتب رنوشته بوده است.»

[صفحه 176]

این كتابخانه مخصوص شیعه بوده است.[4].

«شاپور بن اردشیر» آن را در مقابل «بیت الحكمه» ای كه هارون الرشید ایجاد كرده و در آن كتابهایی گوناگون را در زمینه های مختلف علوم گرد آورده بود، بنا كرد.[5] و طبیعی است كه این كتابخانه ها ابزاری بسیار مناسب در خدمت شریف رضی بوده است تا به كمك آن اثری بزرگ و بی نظیر چون نهج البلاغه تالیف گردد.

در روزگار سید رضی كتابخانه های بزرگ فراوانی در سرزمینهای اسلامی وجود داشته است. از جمله كتابخانه های بزرگ اندلس و مصر كه در دوران عظمت حكومت اندلس (بخصوص عر عبدالرحمن ثالث و حكم ثانی) و عظمت دولت فاطمی ایجاد شده بود. «حكم ثانی» كه از سال 350 تا 366 هجری در اندلس حكومت كرد، شدیدا علاقه مند و دوستدار علم بود و عالمان را گرامی می داشت و در جمع كتب به قدری كوشا بود كه هیچ یك از زمامداران پیش از او این قدر تلاش ننموده بودند. وی در «قرطبه» كتابخانه ای ایجاد كرد و در آن از تمام نقاط جهان كتاب گرد آورد. «ابن خلدون»[6] و «مقری»[7].

مجموع كتابهای آن كتابخانه را 400,000 مجلد ذكر كرده اند.[8] همچنین كتابخانه های مصر رد دولت فاطمی از اعتبار و گستردگی بی نظیر برخوردار بوده است، چنانكه هنگام استیلای «صلاح الدین ایوبی» بر مصر تنها از تاریخ طبری در «خزانه الكتب» 1200 نسخه موجود بوده است و دارای 3400 قرآن خطی و مذهب بوده است و گفته اند مشتمل بر 601,000 مجلد كتاب بوده است.[9] در این دوران وضع سرزمینهای اسلامی به گونه ای بود كه در هر مسجد جامع بزرگ كتابخانه ای هم وجود داشت، زیرا عالمان معمولا كتابهای خود را وقف مساجد می كردند،[10] و مشهور بود كه كتابخانه ی مرو حاوی كتب یزدرد است كه با خود به آنجا آورده بود.[11].

«یاقوت حموی» بعدها از كتابخانه های مرو یاد كرده و گفته است كه در آن شهر دوازده كتابخانه بود هر یك شامل تقریبا دوازده هزار مجلد. «یاقوت» سه سال در آن شهر زیسته است و می نویسد: «مراجعه و استفاده از آن كتابخانه ها بسیار آسان بود. چنانكه همیشه دویست جلد كتاب به ارزش دویست دینار- بدوی گروی- در خانه ی من داشتند و من در باغ و بستان علم و ادب می چمیدم و گلها و میوه ها می چیدم، تا آنجا كه مهر زن و فرزند و شهر و پیوند فراموشم شده بود.»[12].

[صفحه 177]

مسلم است كه «دارالحمه» و «دارالعلم» كه در سال 350 هجری به فرمان «حاكم بامرالله» تاسیس شده بود، كمتر از كتابخانه های بزرگ اندلس و مصر كتاب نداشته است و می توان در مقایسه با این كتابخانه ها وضعیف كتاب و كتابخانه را در سایر شهرهای اسلامی به دست آورد و اینها به غیر از كتابخانه هایی است كه در مدارس و حوزه های علمیه و بیمارستها و دانشگهها و سایر مراكز علمی و فرهگی و نیز كتابخانه های بزرگ شخصی وجود داشته است.[13].

«ابن ندیم» از قول «محمد بن اسحاق» آورده است كه او در خزانه ی «محمد بن حسین» معرئوف به «ابن ابی بعره» اشیایی گرانقیمت و كتابهایی مختلف از نقاط گوناگون دنیای آن روز دیده است، از جمله قرآنی به خط «خالد بن ابی هیاج» از اصحاب علی علیه السلبام و نیز به خط امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و همچنین عهدنامه هایی به خط امیرمومنان علی علیه السلام مشاده كرده است. و یادآور شده است كه خزانه ی كتاب «ابن ابی بعره» از نظر تعداد آن قدر كتاب داشت كه كسی مانندش را ندیده بود.[14] بنابراین باید توجه داشت كه سید رضی در روزگاری می زیسته است كه از نظر شكوفایی علمی و وجود امكانات تحقیقی بی نظیر بوده است و آیا می توان تعداد كتابهایی كه وی بر آن اطلاع یافته و در زمانش موجود بوده تصور كرد؟ و آیا آن مجموعه ی عظیم و بی مانند تا كنون باقی مانده است؟ پاسخ منفی است و بسیاری از آن كتابها طی حملات و جنگها و غارتهای گوناگون از بین رفته است، چنانكه گفته اند پس از سقوط بغداد به دست مغولان در سال 656 هجری، هلاكوخان از كتابهای موجود در خزائن بغداد پلی بر رودخانه ی دجله بسته بود كه لشكریانش بر آنها عبور می كردند و فرمان داد كه باقیمانده كتب را بسوزانند و خواجه نصیرالدین طوسی موفق گردید از ورق پاره های آنها 400,000 مجلد كتاب جمع آوری كند و در كتابخانه ی مرغه قرار دهد.[15] مشابه این گونه نابود شدن كتابها و تراث اسلامی در سایر نقاط نیز روی داده است، از جمله هنگام استیلای فرنگیان بر طرابلس شام، آنان حدود سه میلیوم كتاب را سوزاندند. علاوه بر اینها مجموعه ای كثیر از كتابهای با ارزش در نتیجه ی در گیریها و جنگهای فرقه های اسلامی نابوده شده است و همچنین آثار فلسفی به اتهام زندقه در سرزمینهای مختلف طعمه ی حریق گردیده است.[16].

[صفحه 178]

كتابخانه های با ارزش مصر نیز از این سرنوشت شوم محفوظ نماند و هنگام انقراض دولت فاطمی تعدادی بسیار از كتابهای كتابخانه های مصر به آتش كشیده شد و بسیاری را در رود نیل افكندند و تعدادی از آن كتابها را در صحرا ریختند و باد و باران تلی از آن كتابها ساخت كه به تل كتاب مشهور شد و غلامان و بردگان از جلد آن كتابها برای خود كفش می ساختند.[17].

در همان دوره ایوبیها به سبب دشمنی شان ب شیعه، تصمیم گرفتند تمام آثار شیعه را محو سازند.[18].

نظری اجمالی به كتابهایی كه متعرض این حوادث و وقایع اندوهبار شده اند، از جمله خطط مقریزی و الازهر فی الف عام اثر خفاجی و جز اینها، این وضعیت اسفبار را كه موجب از بین رفتن تراث اسلامی از سر تعصب كور و كینه و دشمنی گردیده است روشن می سازد.[19] به آتش كشیدن كتابخانه ی شخصی شیخ طوسی در عصر طغرل بیك سلجوقی و آتش زدن خانه ی وی، همان گونه كه كتابخانه ی شاپور بن اردشیر را نیز در عصر طغرل بیك طعمه حریق نمودند، خود نمونه ای دیگر از این جریان اسفبار است[20] و این روند همچنان ادامه داشته است. بدین ترتیب با آنچه بر سر تراث اسلامی و آثار شیعه گذشته است، آیا می توان گفت تمام منابع و مآخذی كه شریف رضی از آنها در گردآوری كلمات امیرمومنان (ع) و تالیف نهج البلاغه بهره گرفته است، باقی مانده باشد؟ هرگز![21].


صفحه 176، 177، 178.








    1. برگرفته از: مصادر نهج البلاغه، ج 1، صص 29 -19.
    2. عمده الطالب، ص ص 235، روضات الجنات، ج 6، ص 187، الكنی و الالقاب، ج 2، ص 439، خزائن الكتاب القدیمه فی العراق، ص 234.
    3. خزائن الكتب العربیه فی الخافقین، ص 101، به نقل از مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 20 و نیز ن. ك: خزائن الكتب القدیمه فی العراق، صص 141 -140.
    4. الذریعه، ج 7، ص 192.
    5. ن. ك: جرجی زیدان، تاریخ التمدن الاسلامی، دارمكتبه الحیاه، بیروت، ج 2، ص 226.
    6. تاریخ ابن خلدون، ج 4، صص 188 -187.
    7. احمد بن محمد المقری التلمسانی، نفخ الطیب من غصن الاندلس الرطیب، حققه و وضع فهارسه یوسف الشیخ محمد البقاعی، الطبعه الاولی، دارالفكر، بیروت، 1406 ق. ج 1، ص 378.
    8. تاریخ التمدن الاسلامی، ج 2، ص 227.
    9. الخطط المقریزیه، ج 1، صص 409 -408.
    10. المنتظم، ج 16، ص 92. وفیات الاعیاتن، ج 1، ص 143. تمدن الاسلامی در قرن چهارم، ج 1، ص 201.
    11. كتاب بغداد لطیفور، ص 157 به نقل از تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ص 201.
    12. معجم البلدان، ج 5، ص 114، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، صص 202 -201.
    13. مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 23.
    14. الفهرست، ص 46.
    15. تاریخ ابن خلدون، ج 5، ص 613، خزائن الكتب القدیمه فی العراق، ص 33، مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 24.
    16. مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 24.
    17. تاریخ التمدن الاسلامی، ج 2، ص 229.
    18. الازهر فی الف عام، ج 1، ص 58، به نقل از مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 25.
    19. مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 25.
    20. معجم البلدان، ج 1، ص 534، الكامل فی التاریخ، ج 10، ص 7، خزائن الكتب القدیمه فی العراق، ص 28، مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 25.
    21. مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 26.